خب میخوام یکی از تجربه هامو بزارم که تابستون بعد کنکور دوستم بهم معرفیش کرد و دیدمش
خلاصه:
راجع به پسریه که با خانواده و مامان بزرگ و بابابزرگش تو یه روستا زندگی میکنن این پسره میتونه چیزای ماورایی رو ببینه یه روزی یه شایعه ای میشنوه از روحی به نام پارک ایل دو که چندین سال پیش اونجا خودکشی کرده بوده و طی یه سری چیزا پارک ایل دو میاد سراغ خانواده این پسره و مامان ومامان بزرگش میمیرن به طرز مشکوکی و یه روحی میره تو جلد پسره و دوتا کشیش میان جنگیریش کنن و اون چیزه از جلد پسره میاد بیرون ولی باباش میخواد پسره رو بکشه ولی پدربزرگه نمیذاره باباهه هم ولش میکنه و میره . یکی از کشیشا بعد از اینکه از خونه پسره برمیگردن میره خونش میزنه مامان و باباش رو میکشه این پسر قصه ی ما یه چیزیو حس میکنه میره دم خونه کشیشه تو راه یه خانوم پلیسی با بچش دارن برمیگردن خانومه پسره رو میبینه و میره تو خونهه و وقتی کشیشه داشت داداششو میکشت سر رسید نذاشت بکشدش و...
خلاصه اینکه دنبال پارک ایل دو هستن و خودش و او اس تی هاش جذابن
لینک دانلودش هم اینه
این یکیشون :
خیلی قشنگ بود از فرط قشنگی قسمت آخرش گریم گرفت و بعد از تموم شدنش افسردگی
پساسریال گرفتم!! او اس تیاش جذاب بودن و رابطه دوستی ای که وجود داشت بی نهایت زیبا بود
اولین سریال کره ای با موضوع روحی و.. بود که میدیدم و هر داستان و ماجراش واسم هیجان انگیز
بود رابطه ی دوستیشون رو که دیگه نگم!
پیزی که نویسده و کارگردان میخواستن بگن تهش این بود که همه
چیز از خودمونه چه بدبختی چه هرچی و واقعا مفههوم رو به بهترین شکل
رسوندن دمشون گرم.
راستی همین او اس تی رو یه خانومه هم خونده یادم نمیاد کدومش اونیه
که توسریال پخش شده!