چرا اینجوریم من 😂 چند سال پیش تو یه گروهی تو تلگرام یه نفر بود فکر میکردم اسمش پانیذه نگو بنده خدا پسره اسمش پوریاس 😂😐 الان هم یکی از وبلاگایی که دنبال میکنم اسم نویسندش امیره من فکر میکردم پارمیداس *ایموجی دو دست بر سر زنی*
چرا اینجوریم من 😂 چند سال پیش تو یه گروهی تو تلگرام یه نفر بود فکر میکردم اسمش پانیذه نگو بنده خدا پسره اسمش پوریاس 😂😐 الان هم یکی از وبلاگایی که دنبال میکنم اسم نویسندش امیره من فکر میکردم پارمیداس *ایموجی دو دست بر سر زنی*
انیمه ی بغل دستی من آقای هیولا / هیولای کوچک من رو دیدم.
ماشالا پایانش باز بود -_- ولی در کل انیمه ی جالبی بود ، شخصیت دختر خنگول نبود یه دختر باهوش
بود شخصیت پسرش رو هم دوسش داشتم بامزه بود و هردوشون هم آدمای رکی بودن وقتی هم رو
دوست داشتن الکی کلاس و.. نمیذاشتن (تا حدودی). یعنی هر دفعه کلی حرف دارم برای گفتن تا
میخوام بنویسم همشون یادم میرن :(
اگه حداقل پایانش رو یکم میبستن اینقدر حرص نمیخوردم من البته قشنگ بودا اما نمیدونم گفتم یا نه
علاقه دارم به پایان های شاد در بعضی موارد عروسی مثل فیلمای ایرانی :دی
اما نگم براتون از لایو اکشنش!!
اقا نمیدونم من حساسم یا واقعا اینطوریه که تو لایو اکشنا میخوان یه موقع هایی شخصیته کیوت بازی
در بیاره یا یه سری رفتارا رو بکنه خیلی یه جوریه و لوسه به عنوان فیلم اما همون کارا تو انیمه خیلی
باحال ترن مثل عوض کردن میمک های صورت مثل انیمه ها که خب تو فیلم نمیشه به اون صورت!
میگم منم شاید زیادی حساس شدم اما واقعا از لایو اکشنش خوشم نیومد هرچند پایانش خوب بود
اما ترجیح میدم دیگه با دیدن لایو اکشن انیمه ها خود انیمه رو از چشمم نندازم. راستی یه قسمت
ova (درست نوشتم؟) داره که من ندیدمش هنوز
الان دارم انیمه skip beat رو میبینم
مرسی از وبلاگ UтaNa Diaries
چرا انیمه ها پایان باز تموم میشن :/ بسه این بازی کثیف رو تموم کنید 😐
یادم رفت راجع این انیمه پست بزارم خیلی وقت پیش تمومش کردم خلاصش رو هم از یکی از پستای قبلیم برمیدارم :
خلاصه انیمه سواری در بهار جوانی: دختر و پسری خجالتی کم حرف در راهنمایی به هم علاقه مند میشن به روز قرار میزارن برن بیرون اتفاقی دختره به یه پسره که بهش گیر داده بوده که با فلانی(پسره) چه نسبتی داری این میگه اه ولم کن به خاطر همینه که از پسرا متنفرم. اون یکی پسره میشنوه شانسی و اون شب قرارشونو نمیره بعد تابستون دختره میفهمه که پسره مدرسشو عوض کرده سال ها بعد تو دبیرستان همو میبینن و بهم میگن که اره من دوست داشتم پسره هم میگه که من تغییر کردم تو هم همینطور این چیزا برا گذشتس و الان نمیتونیم با هم باشیم و..
تجربه ی من :
به شدت نیازمند فصل دومی برای این انیمه هستم چون آخرش طوری که میخواستم تموم نشد!
این انیمه رو دوست داشتم فقط این رو مخم بود که جفت دوستا عاشق یکی شده بودن پسره هم که با دست پس میزد با پا پیش میکشد اما همون قسمتای تقریبا رومانتیکش قشنگ بود. من اون یکی پسره تو گروه رو هم خیلی دوسش داشتم بچم خل و چل بود :دی راستش لایو اکشنش رو هم دیدم فقط دختره و همون پسر خله رو دوست داشتم بقیشون به نظرم مسخره بودن آخر لایو اکشنش جوری که من میخواستم تموم شد اما من تند تند آخراشو میزدم جلو -_-
خدایا ساخت فصل دومش را نزدیک بفرما -_-
دارم این پست رو باکامپیوتر میزارم احساس آزادی دارم !!
امروز رفتم لیزر صورت جلسه ی اولم بود کلی میترسیدم که درد داشته باشه اما بیشتر میسوخت
یعنی این تبلیغای تو نت که میگن اصلااااا درد نداره همشون چرتن خدایی در بهترین بهترین حالت بازم یکم
سوزش داره. هر وقت که این دستگاهو میزد به پوستم داغیشو که حس میکردم متوجه میشدم دستگاه
خنک کننده چقدر اهمیت داره -_- همش میگفتم خدایا نکنه بسوزم (ترسوام خودتونید )
فردا هم امتحان اصول حسابداری دارم و تصمیم اینه از پنج اینطورا شروع کنم به خوندن چون تو این امتحان
حفظیات نمیاد کارم راحت تره.نیازمند انرژی مثبت ها و دعاهاتون هستم
آهان راستی یه سریال هم شروع کردم به دیدن به نام دفترچه خاطرات روانی یه قسمت و نصفیشو
دیدم خوشم اومد الان که چک کردم تا قسمت چهارش اومده تموم که شد یه پست راجعش میزارم
تجربمو میگم.
دوستان مواظب خودتون باشید این آنفولانزا یا هرچی که هست خیلی جدی شده خواهرم چند دقیقه
پیش از مدرسه اومد گفت مادر یکی از همکلاسیاش فوت کرده سر همین :((
چقدر این عکس رو دوست دارم :
اصلا خیلی خوبه لعنتی
البته من کلا بغل رو دوست دارم هر انیمه یا سریالی رو ازشون عکسایی ببینم که شخصبتا هم رو بغل کردن (خصوصا اگه دوست عادی باشن) چشمام قلبی میشن 😍
پست قبلیم که در رابطه با رومخ بودن خواهر کوچیکتر بود رو پاک کردم احساس کردم درست نیس تو عصبانیت اینهمه حرفای مضخرف بزنم:/ ولی هنوز یه سری جاهاشو قبول دارم
دیشب منتظر بودم نت شبانم ساعت دو فعال شه برم سراغ دانلود هام اما دوازده خوابم برد و ۸:۳۸ از خواب پاشدم ಠ_ಠ
حالا که نتا درست شدن خوشحالم اما باز اینجا رو فراموش نمیکنم دوباره اینجا جایی بود که وقتی حوصلم سر رفته بود مینوشتم و وبلاگ های بقیه رو میخوندم *هق هق*
امتحان اصول حسابداری دارم روز سه شنبه اما دست و دلم به درس نمیره حتما باید شب امتحان بشه بزنم تو سر خودم تا به خودم بیام !
ا
با خواهرم انیمه ناکجا آباد موعود یا the promised neverland فصل اولش رو تموم کردیم. به نظرم خیلی قشنگ بود من که خودمو جای بچه های اونجا گذاشتم ترسیدم -__-
ژانر ترسناک و کریپی ای داره و محشره خلاصه حتما باید ببینید
خلاصه ی انیمه : داستان بچه هایی که تو یه یتیم خونه با قوانین کمی سختگیرانه زندگی میکنن اما کسی که اونجا ازشون مراقبت میکنه و ماما صداش میزنن خیلی باهاشون مهربونه . همه چی خوبه اما یه قانونی هست که میگه به هیچ وجه نباید به دروازه خروج نزدیک بشن و حق بیرون رفتن رو ندارن.. حالا چرا؟
سه تا شخصیت اصلی اما ، نورمن و ری هستن به ترتیب عکسشونو میزارم :
بچه های این یتیم خونه شجاع، مهربون و خوش قلب بودن و واقعاااا حال داد دیدنش. خبر خوب اینه که فصل دومش سال ۲۰۲۰ میاد ^^
من این انیمه رو قبل از وصل شدن کامل نت ها از نماشا دانلود کردم و تصمیم دارم انیمه another رو ببینم یعنی امشب میرم به سوی دانلودشششش ♪(┌・。・)┌
ویرایش:
الان که دوباره عکسشونو دیدم احساس کردم باید یکم راجع شخصیتا حرف بزنم
اما خیلی دختر صادق با قلبی پاک و مهربونه که میخواد به همه کمک کنه همین ویژگیش باعث میشه آدم احساس خوبی راجعش داشته باشه
نورمن پسری باهوش و مهربون که به فکر بقیس اما با منطق بیشتر نسبت به اما واقعا گوگولی و دوست داشتنیه
ری پسر به ظاهر بیخیال که دست بر قضا باهوشه و منطقی از اونایی که دوستاش براش مهمن اما به ظاهر نشون نمیده زیاد
سه تاشون باهم یه تیم باحال میشن که عیب های هم رو میپوشونن
اگه ادامه بدم اسپویل میکنم 😂 ولی اگه دیدینش بیاید تو نظرات راجعش باهم حرف بزنیم :)