روز سوم: سه تا چیز که خیلی رو مخم هستن:
۱. توییتر(اکثر آدما و پستاشون)
۲. وقتی که مامانم میخواد یه چیزی رو تعریف کنه یا شکایت کنه ازم دو تا چیزم از خودش میذاره روش
۳. وقتی مردم یکی رو فقط به خاطر اینکه مذهبیه/ مذهبی نیست قضاوت میکنن یا بهش توهین میکنن و احترام نمیذارن به اعتقادات طرف
روز چهارم : راجع کسی که الهام بخشم هست :
من به طور کلی از بچگی پتانسیل زیاد درس خوندن (بخوانید خرخونی) رو داشتم ولی نذاشتم زیادی شکوفا بشه (نه تنها خودم بلکه تو سنین مختلف کامپیوتر، تبلت، گوشی وسریال و کتاب و..) نذاشتن 😁 کلاش هشتم با الهام از والا مقام هرماینی گرنجر تصمیم گرفتم اون سال زیاد درس بخونم و واقعا واقعا هم خوندم. قشنگ هرماینی رو گذاشته بودم تو ذهنم و حسابی درس میخوندم تازه سعی میکردم صاف هم بشینم مثل اون ولی یکم سخت بود!
اما راجع الان... راستش اینطوری نیست که یه شخص خاصی باشه که الهام بخش و الگوی من باشه. وقتی یه کتابی میخونم، انیمه ای میبینم، وبتونی میخونم، تو نت چرخ میزنم یا وبای بچه ها رو میبینم ممکنه یه چیزیشون چشمم رو بگیره و خوشم بیاد.
مثلا آستا تو انیمه black clover. گاهی میشه که به خودم میگم ببین اون چطور برای همه چیز تلاش میکنه هر چی میشه نا امید نمیشه! اما کسی که به طور خاص الهام بخشم باشه، نه ندارم.